شرطبندی بزرگ شی روی پوتین
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۴۱۵۴۱
فرارو- کنت هرینگتون؛ تحلیلگر و مدیر سابق امور عمومی سیا و افسر اطلاعاتی سابق در حوزه شرق آسیا؛ "یوگنی پریگوژین" رهبر گروه واگنر ممکن است نقش تعیین شده خود را با دیدار با "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در کرملین در تاریخ ۲۹ ژوئن ایفا کرده باشد. شورش علنی او در ماه گذشته باعث تضعیف رهبری روسیه شد. در شرایطی که اوکراین در حال حمله متقابل است و تلفات روسیه در میدان جنگ افزایش یافته شراکت "بدون محدودیت" شی با پوتین به سرعت در حال تبدیل شدن به یک مسئولیت نظامی برای چین است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از پروژه سندیکایی؛ البته چین اصرار دارد که کودتای نافرجام گروه واگنر تهدیدی برای همکاری آن کشور با کرملین نبوده است. تنها چند ساعت پس از آن که پریگوژین حرکت نیروهایش به سوی مسکو را متوقف کرد حزب کمونیست چین با صدور بیانیهای شورش پریگوژین را به عنوان یک موضوع داخلی روسیه قلمداد کرد و از پرداختن بیشتر به آن موضوع خودداری نمود.
در داخل چین اخبار درباره شورش پریگوژین بسیار پراکنده بوده، زیرا سانسورچیان رسانههای اجتماعی در چین هرگونه نظری مبنی بر آن که پوتین ممکن است گرفتار شده باشد را حذف کرده اند. رسانههای دولتی چین حمایت حکومت آن کشور از روسیه را تکرار کرده اند و واکنش غرب به شورش پریگوژین را بیش از حد و مبالغه آمیز قلمداد کرده و موقعیت پوتین را امن اعلام کرده اند.
قابل درک است که "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین این نما را حفظ خواهد کرد به ویژه با توجه به این که او در مورد روابط چین با روسیه و روابط شخصی اش با پوتین اظهارنظر کرده است. این دو مرد در طول یک دهه گذشته حدود ۴۰ بار ملاقات کرده اند و بارها به یک جهان بینی مشترک اشاره داشته اند.
پوتین مدت کوتاهی پس از اعلام شراکت "بدون محدودیت" شی تهاجم خود علیه اوکراین را آغاز کرد و عکسهای دست دادن میان دو رهبر در جریان سفر شی به مسکو در ماه مارس سه روز پس از آن که دادگاه بین المللی کیفری پوتین را متهم به جنایات جنگی کرد و حکم بازداشت او را صادر نمود منتشر شد. در دنیای چند قطبیای که چین مدعی آن است روسیه کماکان کلیدی برای محدود ساختن امریکا و متحدان آن کشور است.
"مشارکت راهبردی جامع" که شی و پوتین آن را در ماه مارس اعلام کردند همه مسائل را شامل میشود از همکاری در زمینه دلار زدایی گرفته تا دنبال کردن سیاستهای موازی در ایران، سوریه و آفریقا که در آن سرمایه گذاریهای چین و افزایش رو به رشد حضور نظامی و سیاسی روسیه را تکمیل میکند.
شی علیرغم پیامدهای تجاوز روسیه به اوکراین تاکید کرده که استراتژی چین در برابر روسیه تغییر و چرخشی نداشته و اهمیتی ندارد که چشم انداز بین المللی تا چه اندازه تغییر خواهد کرد. شی هم چنین همواره مراقب حفظ ثبات در خانه است. آخرین چیزی که اقتصاد چین که در حال حاضر مواجه شده با بادهای مخالف تشدید شده به آن نیاز دارد روابط دشوار با روسیه است. کاهش تولید صنعتی، تقاضای ضعیف مصرف کننده و کاهش صادرات همگی مانع بهبود چین پس از کووید میشوند.
اگرچه روسیه تنها ۳ درصد از کل تجارت چین را به خود اختصاص داده تجارت دوجانبه دو کشور در سال ۲۰۲۲ میلادی ۳۰ درصد رشد داشته و تا ماه مه ۴۱ درصد دیگر رشد داشت. چین نفت و گاز روسیه را با تخفیف شدید خریداری میکند و صادرات آن به روسیه کمک میکند تا جنگ را حفظ کرده و اقتصاد خود را سرپا نگه دارد. علاوه بر این، شی به شدت بر روی همکاری نظامی چین و روسیه سرمایه گذاری کرده است.
تحت نظارت شی روابط دفاعی پس از الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ و تهاجم به شرق اوکراین علیرغم تحریمهای پس از آن شتاب گرفت. در حالی که همکاری دفاعی دوجانبه ممکن است از سال ۲۰۲۰ کاهش یافته باشد چین کماکان از دسترسی به تسلیحات پیشرفته روسیه، مبادلات نظامی، رزمایشهای مشترک و سیستمهای هوایی، دریایی و هشدار اولیه با فناوری پیشرفته بهره میبرد.
با این وجود، هر اندازه که چنین بازدههای ملموسی مهم باشند چین نمیتواند بدهیهای نامشهود رو به رشد مرتبط با روابط خود با روسیه را نادیده بگیرد. فرماندهی نظامی بریتانیا تخمین میزند که نیروهای مسلح روسیه پس از ۱۶ ماه شکست در میدان نبرد ۵۰ درصد از اثربخشی رزمی خود را از دست داده اند و ایالات متحده تعداد تلفات روسها را تنها از دسامبر به این سو بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده است.
میتوان تصور کرد که ژنرالهای چینی نیز از این نتایج به طور همزمان حیرت زده و ناامید شده اند. آخرین جنگی که چین انجام داد تقریبا نیم قرن پیش علیه ویتنام بود. هرگونه امیدی در میان نظامیان چینی در این باره که میتوان از کتاب بازی جنگی روسی در اوکراین برای مناطق دیگر الگوبرداری کرد اکنون نقش بر آب شده است. عوامل پشت سر شکست پوتین باید شخص شی را دچار مشکل کند. زنجیرههای فرماندهی رقیب روسیه و جابجایی مداوم ژنرالها در اوکراین را در نظر بگیرید.
نیروهای نظامی چین متعجب خواهند بود که در هر درگیری در شرق آسیا که مستلزم عملیات مشترک با روسیه است باید چه انتظاری از مسکو داشته باشند. حتی بدون بی کفایتی و سردرگمی کرملین مرکز تحلیلهای دریایی که با بودجه دولتی امریکا اداره میشود نیز در گزارش خود به این نتیجه رسیده که روسیه و چین راه درازی در ایجاد یک مشارکت نظامی موثر دارند. در آن گزارش اشاره شده که مشارکت نظامی دو کشور به استفاده گهگاه از امکانات نظامی یکدیگر محدود شده است.
برای شی نکته مهمتر آن است که تصمیم گیری درهم ریخته روسیه به میدان جنگ محدود نمیشود. پاسخ ملایم ارتش روسیه به کودتای پریگوژین سوالات اساسی را در مورد وفاداری آن نهاد به شخص پوتین ایجاد میکند. شی پیشتر با این مشکل مواجه بود. شی به عنوان بخشی از کارزار گسترده مبارزه با فساد خود در دهه ۲۰۱۰ میلادی بر پاکسازی ارتش چین نظارتی جدی داشت تا بتواند رقبا و منتقدان اش را ریشه کن سازد.
باید پرسید زمانی که گروه واگنر به سمت مسکو حرکت میکرد در حالی که نیروهای مسلح روسیه هیچ کاری انجام نمیدادند چه چیزی در ذهن شی میگذشت. چین بدون شک دیدگاه خاص خود را در مورد پریگوژین و رهبران نظامی خاص روسیه دارد که او به دنبال به چالش کشیدن آنان بود یعنی "سرگئی شویگو" وزیر دفاع و "والری گراسیموف" رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه. با این وجود، آنان تنها تعداد اندکی از انبوه بازیگران حاضر در نزاع داخلی کرملین هستند که برای کسب موقعیت و امتیاز با یکدیگر سر جنگ دارند.
از افراد دیگر میتوان به پیشینیان شویگو و گراسیموف از جمله "آناتولی سردیوکوف" وزیر دفاع سابق و "نیکلای ماکاروف" رئیس سابق ستاد مشترک ارتش روسیه اشاره کرد. آنان یک دهه پیش یک برنامه اصلاحی را برای اصلاح ارتش رهبری کردند و در نهایت حدود ۸۰ درصد از سرهنگهای ارتش روسیه و ۷۰ درصد از سرلشکران آن نهاد را برکنار نمودند.
به دنبال آن پاکسازی درهای ارتش به روی افسران تازهای باز شد که وابسته به مقامهای امروزی نیستند. این بازیگران در ۱۱ منطقه زمانی روسیه و در بالا و پایین زنجیره فرماندهی آن مستقر هستند و هر کسی در این باره گمانه زنی میکند که در نهایت تا کجا و چه زمانی به پوتین وفادار باقی خواهند ماند.
به همین ترتیب، باید دید که آیا یکپارچگی مشکوک زنجیره فرماندهی روسیه اساسا محاسبات استراتژیک شی یا طرحهای جهانی را تغییر خواهد داد. این واقعیت که طبق گزارشها سرویسهای امنیتی روسیه حداقل ۱۳ افسر ارشد نظامی در آن کشور را بازداشت کرده و ۱۵ نفر دیگر به دنبال شورش پریگوژین از کار تعلیق و یا اخراج شده اند باید برای شی نگران کننده باشد. با این وجود، در حال حاضر به نظر میرسد که شی نمیتواند حتی بدون پوتین ضعیف و تحقیر شده کار کند.
آلباتروس پرندهای است که در تمام عمرش یک جفت برای خود انتخاب میکند و تا انتهای زندگی اش با همان جفت سر میکند و اگر جفتاش زودتر بمیرد آلباتروس هیچگاه جفت دیگری انتخاب نمیکند و بقیه عمرش را تنها سپری خواهد کرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل شورش پریگوژین آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۴۱۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563